دست انداز

مرحوم ابوي از دنياي اموات گزارش مي دهد(2)

Posted on: فوریه 23, 2009


دستاورد هاي ملي، شادروان بابالو و مصاحبه با شاه خائن

سلام دوستان! مرحوم ابوي با گزارش اين هفته از دنياي اموات در خدمت شماست. همان گونه كه پيش بيني مي شد، خبر راه اندازي و انتشار اين ستون موجي از شادي و شور را در بين اهل قبور و سرور به راه انداخت.
اموات مشتاق و ذوق زده تك تك و دسته دسته به سراغ بنده آمدند و ضمن تبريك، پيشنهادها و موضوع هاي زيادي را پيش پاي بنده گذاشتند.
به عنوان مثال مرحوم حسن آقا، اخوي خدا بيامرز همسايه خدا بيامرز ما كه دو سال پيش در يك تصادف دلخراش رانندگي جان به جان آفرين تسليم كرد، آمد پيش بنده و پيشنهاد داد از وضع اسفبار جاده
 هاي مملكت بنويسم. به همين منوال هر كسي آمد و سفره دل خويش را باز كرد و گفت از اين بنويس و از آن بنويس.
بنده كه حسابي گيج شده بودم، رفتم سراغ شادروان بابالو كه مرحوم ارشد بخش ماست و الحق بر گردن همه ما حق دارد.گفتم جناب بابالو به نظر شما از چي بنويسم.
شادروان بابالو گفت : ابوي جان! خودت بهتر ميدوني كه اين روز ها نقل دستاورد
 هاي ملي ما در صنايع و علوم، نقل محافل شده و همه از اين چيزا صحبت مي كنند. چه مي دونم ماهواره، خودروي ملي، داروي بيماري ايدز و… پيش خودمون بمونه زمزمه هايي شنيده مي شه كه محققان پژوهشكده رويان موفق به توليد دارويي شدن كه مي تونه مرده ها رو زنده كنه.
– نه بابا. بي خيال جناب بابالو.كوتاه بيا.
– البته در حد شايعه است. اتفاقاً پيش پاي شما من مي
 خواستم برم سراغ مرحوم آشتياني، رئيس فقيد پژوهشكده رويان و از صحت و سقم اين مطلب آگاه بشم.
اگر شما هم تشريف ميارين با هم بريم.
بدين ترتيب بنده با شادروان بابالو همراه شدم تا از اين قضيه سر در بياورم. شادروان بابالو مدير لايق و زحمتكشي است. حداقلش اين است كه نيت پاكي دارد و همين مسأله باعث شده در تمام پستهاي مديريتي اش چه در زمان حيات و چه در زمان ممات منشأ خدمات ارزنده
 اي شود. تنها ايراد ايشان اين است كه از همان كودكي تا الآن در تشخيص دست راست و چپش مشكل دارد. به همين دليل وقتي كه ايشان جلو افتاد و ما به دنبالشان روانه شديم، به جاي آرامگاه مرحوم آشتياني، از گور شاه معدوم و معلوم الحال سر در آورديم.
شادروان بابالو گفت : شرمنده ابوي جان، نمي دونم چرا اين طوري شد.
-عيب نداره جناب بابالو، شما نيتت خير بود، به همين دليل زياد هم بد نشد. با همين گور به گور مصاحبهمي
 كنيم.
سرتان را درد نمي آورم. توجه شما را به همين مصاحبه جلب ميكنم و تا گزارشي ديگر به خدا مي
 سپارمتان.
* مصاحبه با شاه خائن
* لطفاً بيوگرافي مختصري از خودت بگو؟
-بنده شاه خائن هستم. در خانواده
 اي بافرهنگ و متمدن … آخخخ غلط كردم .. ديگه دروغ نميگم .. آقا شما بهشون بگين اين نيزه رو از شكمم در بيارن.
– لطفاً چند دقيقه عذاب رو متوقف كنيد تا اين مصاحبه تموم بشه. .. ممنونم. خب مي
 گفتي؟
– آقا چي بگيم مردم خودشون زندگي ما رو حفظند. علي الخصوص اين آقاي خسرو معتضد تمام زندگي خصوصي ما رو ريخته روي دايره.
* توي اين سالهاي آخر گفته بودي ايران جزيره
 اي امن است، چي شد كه همچين حرف خنده داري زدي؟
 اي بابا اين قدر بزرگش نكنيد. خب اونا به من گفته بودن ايران جزيره است. بعد ها كه پخته تر شدم و چند تا كتاب در زمينه جغرافي خوندم، تازه فهميدم كه ايران درياچه است نه جزيره! از اين سوتي ها گاهي پيش مياد ديگه !منظورتون همين بود ديگه، نه؟!
* بگذريم. نظرت در مورد عملكرد پدرت در دوران حكومتش چيست؟
– من هنوز هم جرأت ندارم در مورد پدرم اظهار نظر كنم. چرا از خودش نمي پرسي؟
* كجاست نمي بينمش؟
– توي اون بشكه قيري كه داره رو آتيش قل مي
 زنه. تا يك ساعت ديگه عذاب يوميه اش تمام مي شه.
* اون شيشه خاكي رو كه با خودت بردي، چكار كردي؟
– دارمش هنوز. هر روز يك مشت از روش بر مي
 دارم و مي ريزم به سرم!
* بسيار خوب. مزاحمت نمي شم به عذابت برس.
– بنده هم به نوبه خودم از شما و همكارانتون و جناب ملك الموت، نكير، منكر و ساير دست اندركاران تشكر مي
 كنم. آخخخخخخخخخخ…

بیان دیدگاه


  • هیچکدام
  • شیخ ابو امیر: Jaleb bood...
  • آتبين: سلام، جالب بود اما ميتونستي طولاني ترش كني و فاكتورهاي بيشتري از جنگ 22 روزه رو بيار
  • ن.شقایق: حق درود مرتبط: http://drnr.wordpress.com/2009/01/22/%d9%81%d9%82%d8%b7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%86%d9%86%d8%af-%d8%b1%d9%88%d8%b2/

دسته‌بندی